سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اطلاعات بیشتر از هیپنوتیزم

هیپنوتیزم در اصفهان

هیپنوتیزم صحنه هیپنوتیزمی است که در مقابل تماشاچیان به منظور سرگرمی و معمولاً در سالن تئاتر یا باشگاه انجام می شود. اجرای هیپنوتیزم صحنه مدرن معمولاً نمایشی کمدی ارائه می دهد نه صرفاً نمایشی برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطب با قدرت متقاعدسازی. اثرات آشکار فراموشی، تغییر خلق و خو و توهم ممکن است در یک تظاهرات طبیعی نشان داده شود. اجراهای هیپنوتیزمی صحنه ای اغلب مخاطبان را تشویق می کند تا بیشتر به مزایای هیپنوتیزم نگاه کنند.[1]



علل رفتاری که داوطلبان در نمایش های هیپنوتیزم صحنه ای نشان می دهند، محل اختلاف است. برخی ادعا می کنند که حالت های تغییر یافته هوشیاری را نشان می دهد (به عنوان مثال، "خلسه هیپنوتیزمی"). برخی دیگر معتقدند که می‌توان آن را با ترکیبی از عوامل روان‌شناختی که در محیط‌های گروهی مشاهده می‌شود، توضیح داد، مانند سرگردانی، تبعیت، فشار همسالان و پیشنهادهای معمولی. برخی دیگر هنوز ادعا می کنند که فریب نقشی دارد.

هیپنوتیزم صحنه از نمایش های بسیار قدیمی تری که توسط مسمریست ها و سایر اجراکنندگان در قرن 18 و 19 انجام می شد تکامل یافت. جراح اسکاتلندی، جیمز برید، تکنیک هیپنوتیزم خود را پس از مشاهده اجرای صحنه ای توسط چارلز لافونتین (1803-1892) در نوامبر 1841، نمایشگر مغناطیسی سیار سوئیسی، توسعه داد.[2][3][4]

برید از عملکردهای مشابه «الکتروزیست شناسان» در زمان خود به خوبی آگاه بود؛ [5] به عنوان مثال، برید محتوای یک صورت حساب تبلیغاتی برای اجرای «الکتروبیولوژی» توسط یک آمریکایی مهمان، جورج دبلیو استون، منتشر کرد. [6] در 12 مارس 1851، که، و همچنین به وضوح تأکید می کند که استون مدعی استفاده از داوطلبان از مخاطبان است، به جای دستیاران/دستیاران خود، برخی از پدیده هایی را که ممکن است مخاطبان استون انتظار داشته باشند به آنها نشان دهد، جزئیات می دهد. .

    افرادی که در حالت کاملاً بیدار، دارای شخصیت و جایگاه شناخته شده در جامعه هستند و به طور داوطلبانه از بین مخاطبان بیرون می آیند، آزمایش خواهند شد. آنها از قدرت گفتار، شنوایی، بینایی محروم خواهند شد. حرکات ارادی آنها کاملاً کنترل می شود، به طوری که آنها نه می توانند بلند شوند و نه بنشینند، مگر به خواست اپراتور. یادشان گرفته خواهد شد تا نام خود و صمیمی ترین دوستانشان را فراموش کنند. به انتخاب اپراتور، آنها را وادار به لکنت زبان می کنند و در هر قسمت از بدن خود احساس درد می کنند - یک عصا ساخته می شود تا مار به نظر برسد، طعم آب به سرکه، عسل، قهوه، شیر تغییر می کند. ، براندی، افسنطین، لیموناد و غیره و غیره و غیره این آزمایش های خارق العاده واقعاً و واقعاً بدون کمک حیله و تبانی و فریب و در کوچکترین درجه ممکن انجام می شود.[7]

اینها مشابه بسیاری از تظاهراتی هستند که در "هیپنوتیزم مرحله ای" بعدی تبدیل شدند، در واقع به نظر می رسد که تغییرات اندکی به جز نام و معرفی القاء هیپنوتیزمی و غیره صورت گرفته است. به همین ترتیب، مارک تواین رمان نویس به طور مشابه اجرای مسمری را بازگو می کند. در زندگی نامه او به وضوح به هیپنوتیزم مرحله قرن بیستم شباهت دارد.

عدم اشاره به "هیپنوتیزم" در این اجراهای اولیه، در واقع قبل از ابداع این اصطلاح، و این واقعیت که آنها اغلب فاقد هر چیزی شبیه به القای هیپنوتیزمی مدرن هستند، با این دیدگاه شکاکانه سازگار است که هیپنوتیزم صحنه در درجه اول نتیجه کارهای معمولی است. پیشنهاد به جای خلسه هیپنوتیزمی در واقع، اجراکنندگان اولیه اغلب ادعا می‌کردند که از طریق تله پاتی و دیگر قدرت‌های ماوراء طبیعی بر سوژه‌های خود تأثیر می‌گذارند.


قرن 2با این حال، برخی دیگر اجراهایی را ارائه می کردند که طیف گسترده ای از تظاهرات هیپنوتیزم را به مخاطبان خود نشان می داد. برای مثال، در دهه 1890، در ایالات متحده، گروه کوچکی از هیپنوتیزورهای بسیار ماهر وجود داشت که همه آنها توسط توماس اف. ادکین مدیریت می شدند، که در سراسر کشور تور می کرد و در خانه های شلوغ بازی می کرد. گروه ادکین شامل Sylvain A. Lee، [8] آقا و خانم 0

در طول قرن بیستم، علیرغم استفاده از اصطلاح «هیپنوتیزم»، هیپنوتیزورهای صحنه همچنان اجراهای خود را با اشاره به قدرت های ماوراء طبیعی و مغناطیس حیوانی برای تماشاگران توضیح می دادند. به عنوان مثال، اورموند مک گیل در دایره المعارف موضوع خود در سال 1996 نوشت که:

    برخی این انتقال قدرتمند اندیشه از فردی به فرد دیگر را «طرح فکری» نامیده اند. به نظر می رسد انرژی ذهنی مورد استفاده دو نوع است: انرژی مغناطیسی ... تولید شده در بدن و انرژی تله پاتیک تولید شده در ذهن. ... این دو به عنوان یک واحد در به کارگیری پاور هیپنوتیزم کار می کنند. عملکرد این دو انرژی در ترکیب همان چیزی است که مسمر از آن به عنوان "مغناطیس حیوانی" یاد می کند.[11]

با این حال، منظور برید از "هیپنوتیزم" نیست، اصطلاحی که در تقابل با نظریه های مسمریسم ابداع شده است، تا بر این واقعیت تاکید کند که نتایج به جای تله پاتی یا تله پاتی، ناشی از فرآیندهای روانی و فیزیولوژیکی معمولی است، مانند تلقین و توجه متمرکز. مغناطیس حیوانی در واقع، پس از ملاقات با آقای استون، آزمایش با سوژه های خود، و ارائه یافته های خود در مورد چنین اجراهایی به مؤسسه سلطنتی، برید نتیجه گیری می کند.

اطلاعات بیشتر

منبع

https://taghirbavar.com/hypnosis/


خواص شلغم

اثرات ضدالتهابی

التهاب با بسیاری از بیماری‌های مزمن مانند ورم مفاصل، سرطان و فشار خون بالا ناشی از سفت شدن رگ‌ها مرتبط است. گلوکوزینولات موجود در شلغم به ایندول و ایزوتیوسیانات تجزیه می‌شود که هر دو محصول جانبی زیست‌فعال با خواص ضدالتهابی هستند.

یک نوع خاص از ایندول در شلغم، آرولکسین نام دارد که مطالعات نشان می‌دهد ترکیبات التهابی مانند اکسید نیتریک را، که نوعی رادیکال آزاد درگیر در فرآیند التهاب است مسدود می‌کند.

به‌عنوان مثال، مطالعات آزمایشگاهی و حیوانی نشان داده‌اند که آرولکسین به طور قابل‌توجهی التهاب و آسیب را در سلول‌های روده بزرگ انسان و کولون موش با غیرفعال کردن یک مسیر التهابی، کاهش می‌دهد.

4. محافظت در برابر باکتری‌های مضر

گلوکوزینولات‌های شلغم که به ایزوتیوسیانات تجزیه می‌شوند، گروهی از ترکیبات قادر به مهار رشد میکروبی و باکتریایی هستند. مطالعات نشان داده‌اند که ایزوتیوسیانات‌ها با باکتری‌های شایع بیماری‌زا مانند E.coli و S. aureus مبارزه می‌کنند.

یک مطالعه‌ی آزمایشگاهی نشان داد که ایزوتیوسیانات‌های سبزیجات چلیپایی تا 87 درصد اثر ضدباکتریایی روی سویه‌های مقاوم به آنتی‌بیوتیک دارند.

علاوه‌ بر این، با توجه به افزایش اخیر مقاومت باکتریایی، محققان مطالعات آزمایشگاهی و حیوانی را برای ارزیابی اثر بالقوه‌ی ترکیب ایزوتیوسیانات‌ها با آنتی‌بیوتیک‌های استاندارد انجام داده‌اند. نتایج نشان می‌دهد که هر دو با هم، ممکن است اثر قابل توجهی در کنترل رشد باکتری داشته باشند.

5. بهبود باروری و تأمین مواد مغذی لازم برای بارداری

بر اساس داده‌های منتشر شده توسط دانشکده پزشکی هاروارد، برای زنان در سنین باروری، مصرف آهنِ بیشتر از منابع گیاهی مانند اسفناج، لوبیا، کدو و لوبیا سبز می‌توانید قدرت باروری را تقویت کند.

مصرف اسید فولیک کافی در دوران بارداری هم برای محافظت از جنین در برابر نقص‌های لوله عصبی لازم است. برگ شلغم منبع خوبی از اسید فولیک و آهن است.

6. بهبود خواب و خلق‌وخو

کولین موجود در برگ شلغم می‌تواند به بهبود الگوی خواب و بهتر شدن خلق‌و‌خو کمک کند. شلغم حاوی کولین است و این ماده مغذی مهم، به بهبود خواب، حرکت عضلات، یادگیری و حافظه کمک می‌کند. کولین همچنین به حفظ ساختار غشای سلولی و انتقال تکانه‌های عصبی کمک می‌کند و التهاب مزمن را کاهش می‌دهد.

فولات که در برگ شلغم هم یافت می‌شود، ممکن است با جلوگیری از تشکیل بیش‌از‌حد هموسیستئین در بدن، به کاهش افسردگی کمک کند.

هموسیستئین می‌تواند از رسیدن خون و سایر مواد مغذی به مغز جلوگیری کند. هموسیستئین بیش‌ازحد در تولید هورمون‌های ایجادکننده‌ی احساس خوب مثل سروتونین، دوپامین و نورپی‌نفرین تداخل ایجاد می‌کند. این هورمون‌ها خلق‌وخو، خواب و اشتها را تنظیم می‌کنند.

7. بهبود عملکرد ورزشی

نیترات موجود در رژیم غذایی باعث افزایش اتساع عروق و بهبود اکسیژن‌رسانی به عضلات در طول ورزش می‌شود.

همچنین می‌تواند کیفیت زندگی را برای کسانی که به دلیل بیماری‌های قلبی عروقی، تنفسی یا متابولیک کمبود اکسیژن دارند، بهبود بخشد. سبزیجات سبز مانند برگ شلغم از جمله منابع اصلی نیترات هستند.

8. بهبود مشکلات گوارشی

یک فنجان شلغم خام که وزن آن حدود 130 گرم می‌شود 2?34 گرم فیبر دارد. فیبر به کاهش فشار و التهاب روده‌ی بزرگ کمک می‌کند. رژیم غذایی حاوی فیبر زیاد، خطر ابتلا به انواع مشکلات گوارشی را کاهش می‌دهد.

شلغم و سایر محصولات غذایی که فیبر زیادی دارند با جذب آب در روده و تسهیل کردن حرکت مواد غذایی و مدفوع در روده، علائم بیماری دیورتیکولیت التهاب دیورتیکول‌های جدار روده را کاهش می‌دهد. البته گاهی اوقات پزشکان به افراد مبتلا توصیه می‌کنند که رژیم غذایی حاوی فیبر بالا نداشته باشند. در این زمینه باید با پزشک خود مشورت کنید.

در سال 2014 تحقیق انجام شد که نشان داد که انواع مختلف فیبر، تأثیرات متفاوتی روی احتمال ابتلا به دیورتیکولیت دارند اما در مجموع، فیبر خطر ابتلا را کاهش می‌دهد. البته برای اثبات فواید آن هنوز به تحقیقات بیشتر نیاز است.


انرژی درمانی

انرژی درمانی در اصفهان

انرژی پزشکی شاخه ای از طب جایگزین است که بر اساس یک باور شبه علمی استوار است که شفادهنده ها می توانند «انرژی شفابخش» را به بیمار هدایت کنند و نتایج مثبتی را به همراه داشته باشند. پزشکان از تعدادی نام از جمله مترادف های مختلف برای پزشکی استفاده می کنند (به عنوان مثال، انرژی درمانی) و گاهی اوقات از کلمه ارتعاشی به جای انرژی یا در هماهنگی با آن استفاده می کنند. در بیشتر موارد هیچ انرژی قابل اندازه گیری تجربی وجود ندارد: این اصطلاح در عوض به انرژی به اصطلاح ظریف اشاره دارد. پزشکان ممکن است تمرین را به صورت دستی، [1] دستی، [1] و دور [1] (یا غایب) که در آن بیمار و شفا دهنده در مکان‌های مختلف هستند، طبقه‌بندی کنند. بسیاری از مکاتب انرژی شفا با نام‌های بسیاری وجود دارند: به عنوان مثال، انرژی شفابخش بیوفیلد، [2] [3] شفای معنوی، [4] شفای تماسی، شفا از راه دور، لمس درمانی، [5] ریکی [6] یا چی‌گونگ. ]

بررسی‌های متون علمی در مورد انرژی درمانی به این نتیجه رسیده‌اند که هیچ مدرکی برای حمایت از اثربخشی بالینی وجود ندارد. مبنای نظری شفا به عنوان غیرقابل قبول مورد انتقاد قرار گرفته است؛ [13][14][15][16] تحقیقات و بررسی‌های حمایت‌کننده از پزشکی انرژی به دلیل حاوی نقص‌های روش‌شناختی [] و سوگیری انتخاب، اشتباه شده‌اند. [17] [18] و نتایج درمانی مثبت مشخص شده است که ناشی از مکانیسم های روانشناختی شناخته شده است.] برخی از ادعاهای کسانی که دستگاه‌های «داروهای انرژی» را خریداری می‌کنند، به عنوان تقلبی شناخته می‌شوند[20] و شیوه‌های بازاریابی آن‌ها باعث اقدامات مجری قانون در ایالات متحده شده است.[2]

تاریخ ارتباط یا بهره برداری مکرر از اختراعات علمی توسط افرادی را ثبت می کند که ادعا می کنند علم تازه کشف شده می تواند به بهبودی افراد کمک کند. در قرن نوزدهم، الکتریسیته و مغناطیس در «سرزمین‌های مرزی» علم قرار داشتند و حقه‌بازی الکتریکی رایج شد.[21] این مفاهیم همچنان الهام بخش نویسندگان در جنبش عصر جدید هستند.[22] در اوایل قرن بیستم، ادعاهای بهداشتی برای مواد رادیواکتیو زندگی را در معرض خطر قرار می‌داد، [23] و اخیراً مکانیک کوانتومی و نظریه وحدت بزرگ فرصت‌های مشابهی را برای بهره‌برداری تجاری فراهم کرده‌اند.[24] هزاران دستگاهی که ادعا می‌کنند از طریق انرژی واقعی یا واقعی بهبود می‌یابند در سراسر جهان استفاده می‌شوند. بسیاری از آنها غیرقانونی یا خطرناک هستند و با ادعاهای نادرست یا اثبات نشده به بازار عرضه می شوند.[20][25] تعدادی از این دستگاه‌ها [توسط چه کسی؟] ممنوع شده‌اند.[26][تأیید ناموفق][27][تأیید ناموفق] اتکا به شفای معنوی و انرژی با آسیب جدی یا مرگ همراه است، زمانی که بیماران درمان پزشکی را به تأخیر می‌اندازند یا چشم‌پوشی می‌کنند.

انرژی درمانی در اصفهان

اصطلاح "پزشکی انرژی" از زمان تأسیس انجمن بین المللی غیرانتفاعی برای مطالعه انرژی های ظریف و پزشکی انرژی در دهه 1980 به طور کلی مورد استفاده قرار گرفته است. راهنماها برای تمرین‌کنندگان در دسترس است، و هدف کتاب‌های دیگر ارائه یک مبنای نظری و شواهد برای این عمل است. پزشکی انرژی اغلب پیشنهاد می کند که عدم تعادل در "میدان انرژی" بدن منجر به بیماری می شود و با متعادل کردن مجدد سلامت میدان انرژی بدن می توان آن را بازیابی کرد.[29] برخی روش‌ها، درمان‌ها را به‌عنوان خلاص کردن بدن از انرژی‌های منفی یا انسداد در «ذهن» توصیف می‌کنند. بیماری یا دوره های بیماری پس از درمان به عنوان "رهایی" یا رها کردن "انقباض" در بدن-ذهن نامیده می شود. معمولاً، یک پزشک سپس درمان های بیشتری را برای بهبودی کامل توصیه می کند.

مرکز ملی سلامت تکمیلی و یکپارچه (NCCIH) مستقر در ایالات متحده بین مراقبت های بهداشتی شامل انرژی قابل مشاهده علمی، که آن را "پزشکی انرژی واقعی" می نامد، و روش های مراقبت بهداشتی که از نظر فیزیکی "انرژی های غیرقابل کشف یا تایید" استفاده می کنند، تمایز قائل می شود. طب انرژی فرضی»:[29]

    انواع "داروی انرژی واقعی" عبارتند از مغناطیس درمانی، رنگ پری و نور درمانی. تکنیک‌های پزشکی شامل استفاده از پرتوهای الکترومغناطیسی (مانند پرتودرمانی یا تصویربرداری تشدید مغناطیسی) در اصطلاح پزشکی جایگزین «طب انرژی» محسوب نمی‌شوند.
    انواع «داروی انرژی مفروض» شامل درمان‌های انرژی شفابخش بیوفیلد است که ادعا می‌شود «انرژی‌ها» را هدایت یا تعدیل می‌کنند تا امکان شفا در بیمار فراهم شود. دست‌های نور، شفای باطنی، شفای مغناطیسی (اکنون یک اصطلاح تاریخی است که با مگنت‌تراپی اشتباه گرفته نمی‌شود)، شفای چیگونگ، ریکی، شفای کریستال، درمان تانگ رن، شفای از راه دور، دعای شفاعت، و روش‌های مشابه.[31] مورد نیاز [32] مفاهیمی مانند چی (چی)، پرانا، هوش ذاتی، مانا، پنوما، مایع حیاتی، نیروی ادیک و ارگون از جمله اصطلاحاتی هستند که برای توصیف این میدان‌های انرژی فرضی استفاده شده‌اند.[31] این دسته شامل طب سوزنی، طب آیورودا، کایروپراکتیک، Moxibustion و سایر روش‌هایی که از مداخله فیزیکی برای دستکاری انرژی احتمالی استفاده می‌شود، نمی‌شود.

قطبیت درمانی که توسط راندولف استون تأسیس شد، نوعی داروی انرژی است[33] که بر این باور است که سلامت فرد در معرض بارهای مثبت و منفی در میدان الکترومغناطیسی است.[34] به عنوان قادر به درمان تعدادی از بیماری های انسانی از سفتی عضلانی تا سرطان تبلیغ شده است. با این حال، به گفته انجمن سرطان آمریکا، "شواهد علمی موجود این ادعا را تایید نمی کند که درمان قطبی در درمان سرطان یا هر بیماری دیگری موثر است."

اطلاعات بیشتر

منبع:

https://taghirbavar.com/energy-healing/


لاغری

لاغری با ذهن

همه چیز را درست نمی کند

تغییر ظاهرتان مطمئناً می تواند احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشد، اما مهم نیست که بیرون چگونه به نظر می رسد، همچنان همان فرد هستید. معمولاً این باور وجود دارد که تغییرات بیرونی می تواند به ما کمک کند تا با مسائل عاطفی یا روانی مقابله کنیم. اما اگر همان مشکلات داخلی حتی پس از ایجاد تغییرات خارجی مانند کاهش وزن همچنان وجود داشته باشد، ناامیدی رخ می دهد.
کمال گرایی می تواند نتیجه معکوس داشته باشد

اهداف کاهش وزن چندان قابل بخشش نیستند. برای کاهش وزن یک پوند در هفته، باید به طور مداوم هر روز 500 کالری اضافی بسوزانید تا کمبود کالری ایجاد کنید. اگر مجبور شوید تمرینی را از دست بدهید یا در یک مهمانی کمی بیش از حد غذا بخورید، چه؟ فقط یک لغزش می تواند شما را به عقب براند و احساس گناه و ناامیدی در شما ایجاد کند.
سخت است که با انگیزه بمانیم

اگر لباس‌هایتان تنگ است یا از پرخوری احساس گناه می‌کنید، ممکن است انگیزه کاهش وزن پیدا کنید، اما این احساسات می‌توانند زودگذر باشند و این انگیزه از بین می‌رود. اهداف غیر واقعی کاهش وزن اساساً با گذشت زمان اهمیت خود را از دست می دهند.

پایدار نیست

زیبا به نظر رسیدن با لباس شنا چیزی است که بسیاری از افراد ممکن است بخواهند، اما چند وقت یکبار لباس شنا می پوشید؟ کار کردن برای چیزی که فقط چند بار در سال اتفاق می افتد همیشه به زندگی روزمره تبدیل نمی شود و مدیریت طولانی مدت وزن را ارتقا نمی دهد. شما می خواهید اهدافی را تعیین کنید که به شما امکان می دهد در طول سال احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید.

تغییر طرز فکر

بسیاری از مردم به کاهش وزن به عنوان تمایل به تغییر بدن خود نگاه می کنند و فکر می کنند که برای انجام این کار باید تغییرات اساسی در زندگی خود ایجاد کنند. در نتیجه، آنها ممکن است از یک رژیم غذایی محدود کننده پیروی کنند، که اغلب کارساز نیست. به سادگی هیچ رویکرد یکسانی برای کاهش وزن وجود ندارد. آنچه برای شخص دیگری کار می کند ممکن است برای شما کارساز نباشد.

بنابراین، اگر از جهت دیگری شروع کنید و تغییراتی در سبک زندگی خود ایجاد کنید و اجازه دهید بدنتان پاسخ دهد، چه؟ با انجام این کار، تغییراتی را که به وجود می‌آورید و در واقع با نحوه زندگی‌تان کار می‌کنند، اجرا می‌کنید.

این، البته، مستلزم توانایی تمرکز بر روی کاری است که اکنون انجام می دهید تا آینده. کلید آن این است که اهداف کاهش وزن جدید و واقعی را برای خود تعیین کنید.

تعیین اهداف کاهش وزن سالم



لاغری با ذهنبا استفاده از اصل SMART اهدافی را تعیین کنید - به عنوان مثال، آنها باید خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، معقول و به موقع باشند. اما دو بخش مهم دیگر در تعیین هدف وجود دارد: اهداف شما باید معنادار و کاربردی باشند.
نحوه تعیین اهداف هوشمندانه برای کاهش وزن
هدف گذاری معنی دار

از نظر فکر کردن به زندگی و چیزهایی که می خواهید هر روز به آنها برسید، چه اهداف تناسب اندام برای شما معنی بیشتری دارد؟ اگر فکر می‌کنید که ورزش به شما کمک می‌کند هر روز کارهای بیشتری انجام دهید، آیا انگیزه بیشتری برای انجام آن خواهید داشت؟ اگر می‌تواند به کاهش استرس و کاهش تنش نیز کمک کند چه می‌شود - آیا آن‌وقت این کار را انجام می‌دهید؟

این مثال‌ها از اهداف معنادار را در نظر بگیرید:

    هر روز انرژی بیشتری برای انجام کارهای بیشتری داشته باشید
    هر شب بیشتر و با کیفیت بهتر بخوابید
    هوشیارتر باشید و قادر به تمرکز باشید
    الگوی خوبی برای خانواده خود باشید
    آگاهی بدن و احساس موفقیت خود را افزایش دهید
    سفتی، تنش و اضطراب ناشی از استرس را کاهش دهید
    با افزایش سن بدن خود را قوی، متعادل و متناسب نگه دارید

اطلاعات بیشتر

منبع

https://taghirbavar.com/slimming-with-the-mind/


هیپنوز

هیپنوتیزم در اصفهان

مکتب فکری غالب در مورد هیپنوتیزم این است که روشی برای دسترسی مستقیم به ضمیر ناخودآگاه شخص است. به طور معمول، شما فقط از فرآیندهای فکری در ذهن خودآگاه خود آگاه هستید. شما آگاهانه به مشکلاتی که درست در مقابل شما هستند فکر می کنید، آگاهانه کلمات را هنگام صحبت انتخاب می کنید، آگاهانه سعی می کنید به یاد بیاورید که کلیدهای خود را کجا گذاشته اید.

اما در انجام همه این کارها، ضمیر خودآگاه شما دست در دست ضمیر ناخودآگاه شما کار می کند، بخش ناخودآگاه ذهن شما که تفکر "پشت صحنه" شما را انجام می دهد. ضمیر ناخودآگاه شما به مخزن وسیعی از اطلاعات دسترسی پیدا می کند که به شما امکان می دهد مشکلات را حل کنید، جملات بسازید یا کلیدهای خود را پیدا کنید. این برنامه ها و ایده ها را کنار هم قرار می دهد و آنها را توسط ذهن خودآگاه شما اجرا می کند. وقتی یک ایده جدید به ذهن شما می رسد، به این دلیل است که شما قبلاً به طور ناخودآگاه به این فرآیند فکر کرده اید.

ناخودآگاه شما همچنین از تمام کارهایی که انجام می دهید به طور خودکار مراقبت می کند. شما به طور فعال از طریق مراحل تنفس دقیقه به دقیقه کار نمی کنید -- ضمیر ناخودآگاه شما این کار را انجام می دهد. شما به هر کار کوچکی که هنگام رانندگی با ماشین انجام می دهید فکر نمی کنید -- بسیاری از چیزهای کوچک در ضمیر ناخودآگاه شما فکر می شود. ناخودآگاه شما همچنین اطلاعات فیزیکی دریافتی بدنتان را پردازش می کند.

هیپنوتیزم

به طور خلاصه، ضمیر ناخودآگاه شما مغز واقعی پشت عملیات است -- بیشتر افکار شما را انجام می دهد و در مورد کارهایی که انجام می دهید تصمیم می گیرد. وقتی بیدار هستید، ذهن خودآگاه شما برای ارزیابی بسیاری از این افکار، تصمیم گیری و اجرای ایده های خاص کار می کند. همچنین اطلاعات جدید را پردازش کرده و به ضمیر ناخودآگاه منتقل می کند. اما زمانی که شما خواب هستید، ضمیر خودآگاه از مسیر خارج می شود و ناخودآگاه شما سلطنت آزاد دارد.

روانپزشکان این نظریه را مطرح می کنند که تمرینات آرامش عمیق و تمرکز هیپنوتیزم باعث آرامش و تسلط بر ذهن خودآگاه می شود به طوری که نقش فعال کمتری در فرآیند تفکر شما ایفا می کند. در این حالت، شما هنوز از آنچه در حال رخ دادن است آگاه هستید، اما ضمیر خودآگاه شما در پشت ضمیر ناخودآگاه خود قرار می گیرد. به طور مؤثر، این به شما و هیپنوتیزور اجازه می دهد که مستقیماً با ناخودآگاه کار کنید. گویی فرآیند هیپنوتیزم پنل کنترلی را در مغز شما باز می کند.

در بخش بعدی، خواهیم دید که چگونه این نظریه با ویژگی های هیپنوتیزم مطابقت دارد.

در یک نام چیست؟

جیمز برید، جراح اسکاتلندی قرن نوزدهم، اصطلاحات «هیپنوتیزم» و «هیپنوتیزم» را بر اساس کلمه هیپنوس، که یونانی به معنای «خوابیدن» است، ابداع کرد. برید و دیگر دانشمندان آن دوران، مانند آمبرویز-آگوست لیبو، هیپولیت برنهایم و جی. ام. شارکو، این نظریه را مطرح کردند که هیپنوتیزم نیرویی نیست که توسط هیپنوتیزور وارد می شود، بلکه ترکیبی از پاسخ های روانشناختی به پیشنهادات است.

در بخش آخر، این ایده را بررسی کردیم که هیپنوتیزم ذهن خودآگاه شما را در صندلی عقب قرار می دهد، بنابراین شما و هیپنوتیزور می توانید مستقیماً با ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کنید. این نظریه در جامعه روانپزشکی مورد پذیرش گسترده ای قرار گرفته است، بیشتر به این دلیل که تمام ویژگی های اصلی حالت هیپنوتیزم را به خوبی توضیح می دهد.

توضیح قانع کننده ای برای بازیگوشی و مهارناپذیر بودن سوژه های هیپنوتیزم ارائه می دهد. ضمیر خودآگاه جزء اصلی بازدارنده در آرایش شما است -- مسئول ترمز کردن است -- در حالی که ضمیر ناخودآگاه محل تخیل و تکانه است. وقتی ضمیر ناخودآگاه شما کنترل می شود، احساس آزادی بیشتری می کنید و ممکن است خلاق تر باشید. ضمیر خودآگاه شما مجبور نیست همه چیز را فیلتر کند.

اطلاعات بیشتر

منبع:

https://taghirbavar.com/hypnosis/