سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اطلاعات بیشتر از هیپنوتیزم

هیپنوتیزم در اصفهان

هیپنوتیزم صحنه هیپنوتیزمی است که در مقابل تماشاچیان به منظور سرگرمی و معمولاً در سالن تئاتر یا باشگاه انجام می شود. اجرای هیپنوتیزم صحنه مدرن معمولاً نمایشی کمدی ارائه می دهد نه صرفاً نمایشی برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطب با قدرت متقاعدسازی. اثرات آشکار فراموشی، تغییر خلق و خو و توهم ممکن است در یک تظاهرات طبیعی نشان داده شود. اجراهای هیپنوتیزمی صحنه ای اغلب مخاطبان را تشویق می کند تا بیشتر به مزایای هیپنوتیزم نگاه کنند.[1]



علل رفتاری که داوطلبان در نمایش های هیپنوتیزم صحنه ای نشان می دهند، محل اختلاف است. برخی ادعا می کنند که حالت های تغییر یافته هوشیاری را نشان می دهد (به عنوان مثال، "خلسه هیپنوتیزمی"). برخی دیگر معتقدند که می‌توان آن را با ترکیبی از عوامل روان‌شناختی که در محیط‌های گروهی مشاهده می‌شود، توضیح داد، مانند سرگردانی، تبعیت، فشار همسالان و پیشنهادهای معمولی. برخی دیگر هنوز ادعا می کنند که فریب نقشی دارد.

هیپنوتیزم صحنه از نمایش های بسیار قدیمی تری که توسط مسمریست ها و سایر اجراکنندگان در قرن 18 و 19 انجام می شد تکامل یافت. جراح اسکاتلندی، جیمز برید، تکنیک هیپنوتیزم خود را پس از مشاهده اجرای صحنه ای توسط چارلز لافونتین (1803-1892) در نوامبر 1841، نمایشگر مغناطیسی سیار سوئیسی، توسعه داد.[2][3][4]

برید از عملکردهای مشابه «الکتروزیست شناسان» در زمان خود به خوبی آگاه بود؛ [5] به عنوان مثال، برید محتوای یک صورت حساب تبلیغاتی برای اجرای «الکتروبیولوژی» توسط یک آمریکایی مهمان، جورج دبلیو استون، منتشر کرد. [6] در 12 مارس 1851، که، و همچنین به وضوح تأکید می کند که استون مدعی استفاده از داوطلبان از مخاطبان است، به جای دستیاران/دستیاران خود، برخی از پدیده هایی را که ممکن است مخاطبان استون انتظار داشته باشند به آنها نشان دهد، جزئیات می دهد. .

    افرادی که در حالت کاملاً بیدار، دارای شخصیت و جایگاه شناخته شده در جامعه هستند و به طور داوطلبانه از بین مخاطبان بیرون می آیند، آزمایش خواهند شد. آنها از قدرت گفتار، شنوایی، بینایی محروم خواهند شد. حرکات ارادی آنها کاملاً کنترل می شود، به طوری که آنها نه می توانند بلند شوند و نه بنشینند، مگر به خواست اپراتور. یادشان گرفته خواهد شد تا نام خود و صمیمی ترین دوستانشان را فراموش کنند. به انتخاب اپراتور، آنها را وادار به لکنت زبان می کنند و در هر قسمت از بدن خود احساس درد می کنند - یک عصا ساخته می شود تا مار به نظر برسد، طعم آب به سرکه، عسل، قهوه، شیر تغییر می کند. ، براندی، افسنطین، لیموناد و غیره و غیره و غیره این آزمایش های خارق العاده واقعاً و واقعاً بدون کمک حیله و تبانی و فریب و در کوچکترین درجه ممکن انجام می شود.[7]

اینها مشابه بسیاری از تظاهراتی هستند که در "هیپنوتیزم مرحله ای" بعدی تبدیل شدند، در واقع به نظر می رسد که تغییرات اندکی به جز نام و معرفی القاء هیپنوتیزمی و غیره صورت گرفته است. به همین ترتیب، مارک تواین رمان نویس به طور مشابه اجرای مسمری را بازگو می کند. در زندگی نامه او به وضوح به هیپنوتیزم مرحله قرن بیستم شباهت دارد.

عدم اشاره به "هیپنوتیزم" در این اجراهای اولیه، در واقع قبل از ابداع این اصطلاح، و این واقعیت که آنها اغلب فاقد هر چیزی شبیه به القای هیپنوتیزمی مدرن هستند، با این دیدگاه شکاکانه سازگار است که هیپنوتیزم صحنه در درجه اول نتیجه کارهای معمولی است. پیشنهاد به جای خلسه هیپنوتیزمی در واقع، اجراکنندگان اولیه اغلب ادعا می‌کردند که از طریق تله پاتی و دیگر قدرت‌های ماوراء طبیعی بر سوژه‌های خود تأثیر می‌گذارند.


قرن 2با این حال، برخی دیگر اجراهایی را ارائه می کردند که طیف گسترده ای از تظاهرات هیپنوتیزم را به مخاطبان خود نشان می داد. برای مثال، در دهه 1890، در ایالات متحده، گروه کوچکی از هیپنوتیزورهای بسیار ماهر وجود داشت که همه آنها توسط توماس اف. ادکین مدیریت می شدند، که در سراسر کشور تور می کرد و در خانه های شلوغ بازی می کرد. گروه ادکین شامل Sylvain A. Lee، [8] آقا و خانم 0

در طول قرن بیستم، علیرغم استفاده از اصطلاح «هیپنوتیزم»، هیپنوتیزورهای صحنه همچنان اجراهای خود را با اشاره به قدرت های ماوراء طبیعی و مغناطیس حیوانی برای تماشاگران توضیح می دادند. به عنوان مثال، اورموند مک گیل در دایره المعارف موضوع خود در سال 1996 نوشت که:

    برخی این انتقال قدرتمند اندیشه از فردی به فرد دیگر را «طرح فکری» نامیده اند. به نظر می رسد انرژی ذهنی مورد استفاده دو نوع است: انرژی مغناطیسی ... تولید شده در بدن و انرژی تله پاتیک تولید شده در ذهن. ... این دو به عنوان یک واحد در به کارگیری پاور هیپنوتیزم کار می کنند. عملکرد این دو انرژی در ترکیب همان چیزی است که مسمر از آن به عنوان "مغناطیس حیوانی" یاد می کند.[11]

با این حال، منظور برید از "هیپنوتیزم" نیست، اصطلاحی که در تقابل با نظریه های مسمریسم ابداع شده است، تا بر این واقعیت تاکید کند که نتایج به جای تله پاتی یا تله پاتی، ناشی از فرآیندهای روانی و فیزیولوژیکی معمولی است، مانند تلقین و توجه متمرکز. مغناطیس حیوانی در واقع، پس از ملاقات با آقای استون، آزمایش با سوژه های خود، و ارائه یافته های خود در مورد چنین اجراهایی به مؤسسه سلطنتی، برید نتیجه گیری می کند.

اطلاعات بیشتر

منبع

https://taghirbavar.com/hypnosis/